مدرسه رفتن امیر حسینم
روز دوشنبه رفتیم خونه اقا جون اینا تا به دیدن دایی جواد که از مشهد اومده بود بریم توی راه تلفن زدم به مامان جون که مدرسه بود سر راه ببریمش خونه وقتی رسیدیم رفتی توی دفتر و نشستی پشت کامپیوتر من نمیدونم تو چرا اینقدر به موبایل و کامپیوتر علاقه داری به زور از مدرسه اوردیمت بیرون اینم اولین باری بود که رفتی مدرسه ایشالا در آینده از طرفدارای پرو پا قرص مدرسه ودرس باشی خلاصه وقتی رسیدیم آقا جون سبزی خریده بود اینقدر اذیت کردی اجازه نمیدادی پاک کنیم بعدشم واسه شستنش رفتی تو حیاط و یه دل سیر آب بازی کردی عصر که دایی جواد از کار اومد همگی با هم رفتیم بالا خونشون همه وسایل دایی را ریختی به هم هر جا زن دایی میرفت پشت سرش میرفتی بهتر ...
نویسنده :
مامان امیر حسین
13:36